نگار جونمنگار جونم، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

ثمره عشق مامان و بابا

مامان نگار هستم

آخرین روز تو دل مامان بودن نگارم

سلام عزیزدل مامان .خوبی؟الهی فدات بشم من، امروز آخرین روزی هست که وجودتو تو دلم احساس میکنم و فردا به امید خدا همچین موقعی تو آغوشم هستی انشاءلله. اول از همه میخوام از خدای خوب و مهربونم تشکر کنم که تو این ٩ ماه حسابی هوای من و شمارو داشت و کمکم کرد که من و تو این روزهارو به سلامت بگذرونیم و دوم از تو دختر گلم به خاطر اینکه تو این ٩ ماه حسابی هوای مامان جونتو داشتی و نزاشتی من زیاد اذیت بشم و خاطرات خوشی را با هم داشتیم تشکر کنم.هنوز باورم نمیشه که شما ٩ ماهه که مهمون دل من بودی. دلم برای همه این روزها تنگ میشه. تکون خوردنات. مشت زدنات.بازی کردنات .ولی به امید خدا فردا میای تو آغوشم و از فردا فصل جدیدی از زندگیت شروع میشه،من و بابا ج...
20 اسفند 1392

فرشته کوچولوم انشالله 21 اسفند زمینی میشه

سلام عزیزدل مامان خوبی؟دیگه  شمارش معکوس برای اومدنت شروع شده و  انشاءلله روزای تو دل مامان بودن دارند جاشونو به روزای تو بغل مامان بودن میدهند. تو این ٩ ماه خاطرات قشنگی رو با تو داشتم.میدونم که دلم برای تک تک تکون خوردن هات تو دلم تنگ میشه.امیدوارم که تو دل مامان بهت خوش گذشته باشه و از مامان جونت راضی باشی. ولی به امید خدا دنیا که اومدی میبینی که آغوش مامان همیشه به روت بازه.یه حس عجیبی دارم هنوز باورم نمیشه تو دختر گلم تا چند روز دیگه به دنیا میای! بازم از خدا به خاطر تو هدیه آسمانی تشکر میکنم و ازش ممنونم که تو این ٩ ماه مراقب و محافظ من و شما بود . امیدوارم که این  روزای باقیمانده هم به سلامت بگذره و من به امید خدا ...
12 اسفند 1392

شمارش معکوس برای به دنیا اومدن نگارم

سلام به روی ماهت دختر گلم.قربونت برم دیگه چیزی نمونده که تو فرشته کوچولو زمینی بشی و من و بابا جون تو عزیزدلمونو در آغوش بگیریم . عزیزم امروز وقت دکتر داشتم و تاریخ تقریبی اومدنت مشخص شد البته خانم دکتر گفت تاریخ دقیقشو هفته آینده بهم میگه اما به احتمال زیاد شما ١٩ یا ٢١ اسفند قراره به دنیا بیای و زندگی مارو با اومدنت شیرین تر کنی. نگار جونم پس فردا ٣٧ هفته ای میشی.چهارشنبه هفته پیش چهارمین سالگرد زندگی مشترک من و بابا جون بود(٣٠ بهمن) که اونروزو جشن گرفتیم اما یه فرق ویژه داشت با سالهای پیش اونم این بود که امسال تو دختر گلمم تو دل مامان بودی. مامانی(مادربزگ مامان جونت) هم تو جشنمون حضور داشت و خیلی در کنارش خوش گذشت ،تو اولین نتیجه مامان...
5 اسفند 1392

دلبری های دخترگلم برای مامانش

سلام نگار جون مامان و بابا، خوبی عزیزدلم؟ خوشگل خانم دیروز خوب تو دل مامان دلبری میکردیا. نمیگی دلم آب میشه برات.دیروز وقت سونو داشتم وقتی خانم دکتر داشت با دستگاه سونو تو عزیزمو چک میکرد خیلی ازت تعریف میکرد. میگفت ماشاءلله جنین خوبی داری. همه چیزش عالیه. وزنت 2100 گرم بود. فقط زمانی که میخواست حرکاتتو چک کنه. شما خیلی ناز خوابیده بودی. دستای خوشکلتو به صورت ضربدری و مشت کرده گذاشته بودی رو سرت و پلکاتم بسته بودی. خانم دکتر و منشیش خیلی قربون صدقت رفتند .گفتند چقدر ناز خوابیده. چند دقیقه ای منتظر شدیم که شما بیدار بشی. اما همچنان در خواب ناز بودی. خانم دکتر هم دلش نمیومد بیدارت کنه. قرار شد من برم یه چیز شیرین بخورم و وقتی حس ...
13 بهمن 1392

عکسای سیسمونی نگار جونم(قسمت دوم)

سلام دخترگلم. امروز  هم اومدم  ادامه عکسای وسایل سیسمونیتو برات بزارم . انشاءلله خدا حفظت کنه عزیزدل مامان و بابا . بقیه عکسها را در ادامه مطلب گذاشتم. الهی مامان قربونت بره،  مبارکت باشه نگارم.انشاءلله وقتی به دنیا اومدی به شادی از همشون استفاده کنی.   ...
30 دی 1392

عکسای سیسمونی نگار جونم(قسمت اول)

سلام دختر گلم ، خوبی عزیزدل مامان؟عیدت مبارک گلم . امروز میلاد با سعادت حضرت محمد(ص) و امام صادق (ع) بود. دیروز هم مامان جونت مهمونی سیسمونیتو  در  شب میلاد برگزار کرد. امروز هم با باباجون عکسای اتاق قشنگتو به همراه وسایل سیسمونیت گرفتیم و من تصمیم گرفتم همین امشب   عکسا رو برات بزارم. نگار جونم امروز هم مثل همیشه تو دل مامان حسابی دلبری کردی و من و بابا جون کلی ذوق کردیم. خدا تو رو برامون حفظ کنه عزیزم.مشتاقانه منتظر اومدنت هستیم .   ...
29 دی 1392

نگار جونم 30 هفته ای شد خدایا شکرت

سلام قربونت برم خوبی دخترگلم؟ این روزا خیلی شیطون شدیا ! حسابی تو دل مامان دلبری میکنی. عزیزدل مامان امروز به لطف خدا وارد هفته ٣٠ شدی .راستی عزیزم سیسمونیت شکر خدا کامل شد و برات یه اتاق رویایی درست کردیم مطمئنم وقتی که دنیا بیای از سلیقه مامان و بابات خوشت میاد. انشاءلله به زودی عکساشو برات میزارم تو وبلاگت. فدات بشم ما از اول دی تا ١٥ دی مشغول تکمیل  و تدارک سیسمونیت بودیم سعی کردیم تا اونجا که میتونیم بهترینها را برات بگیریم. راستی همین جا از مادر جون و پدرجون که زحمت تهیه سیسمونی رو کشیدند تشکر میکنم انشاءلله خدا برای ما حفظشون کنه. آخه شما اولین نوه هستی و خیلی براشون عزیزی و خیلی برات ذوق دارند. نگار جونم انشاءلله این هفته ها...
18 دی 1392

اسم دختر گلم نگار شد

سلام عزیزدل مامان و بابا قربونت برم بالاخره با بابا جون تصمیم نهایی رو گرفتیم و بین کلی اسمی که در نظرگرفته بودیم روی اسم نگار به توافق رسیدیم. راستش تنها اسمی بود که خیلی به دلمون  نشست  . از اول هم این اسم جزء اولین اسم انتخابیمون بود. امیدوارم که اسمتو دوست داشته باشی. معنی اسم قشنگت هست:     نگار : نقش، تصوير، زيور، زينت، دختر يا زن زيباروی، معشوق زیباروی، رنگين و منقش. نگار عزیزم  امشب شب یلداست (٣٠ آذر)که بلندترین شب سال هست، انشاءلله سال آینده تو هم در کنارمون هستی و با هم این روز قشنگو جشن میگیریم. در ضمن اگه خدا بخواد این هفته قراره بریم برات سیسمونی بخریم.نمیدونی چه حس عجیبی...
30 آذر 1392

دلنوشته های مادرانه

 سلام عزیز دل مامان و بابا، خوبی قربونت برم؟ نمیدونی من و بابا جون چقدر دلتنگ   روی ماهت هستیم   عزیز دلم امروز  ٢٥ هفته شده که تو نازدونه عزیزم مهمون دل  مامان شدی،خیلی   خوشحالم و خداروشکر میکنم که تا اینجای بارداری رو به خوبی پشت سر گذاشتم  و تو عزیزدلم از همون اول هوای مامانتو داشتی و من اذیت نشدم.  گلم ٥ روز دیگه ٦ ماهم تموم میشه و وارد ماه ٧ میشم امیدوارم که  این ٣ ماهه آخر بارداری را هم با سلامت به لطف خدا پشت سر بزارم و در پایان این ٣ ماه تو عزیزدلمو در آغوش بگیرم.  راستی نمیدونی بابا جون چقدر دوستت داره! هر روز قربون ص...
13 آذر 1392